۞۞ تمنای وصال ۞۞
عمری گذشت و راه نبردم به کوی دوست०॰˛¸¸˛॰●●॰˛¸¸˛॰مجلس تمام گشت و ندیدم روی دوست

 

 

ای مهدی صاحب‌‌الزمان (عج) اینکه نام سربازی و نوکری تو را بر ما نهاده‌اند، مایه افتخار است، ولی از اینکه

 

 

نمی‌توانم آنچنان که تو می‌خواهی باشم، روحم عذاب می‌کشد.

 

 

« شهید ابوالفضل مختاری»



برچسب‌ها: شهدا, امام زمان, شهدا و امام زمان, شهیدان, شهید, امام, شهیدی که در قبر خندید,
نوشته شده در تاريخ چهار شنبه 29 آبان 1392 توسط مالک اشتر